آرمان جاویدان



تنبلی کردن راهی است که به دست فراموشی سپرده شده است. تنبلی نه به ماناک اینکه هر دم را با مشغولیت های بی معنی و بیهوده هدر دهیم . به وارون به ماناک آنگاه که گزینش ما هیچ کاری نکردن» است؛ بیکاری به ماناک راستین واژه. در جهانی که که همواره پر از حواس پرتی ها و مشغولیت های پوچ است ، کمتر پیش می آید به لحاظ ذهنی و روانی به خودمان آسودگی دهیم.در عوض، گاه های فراغتمان را با هرزه گردی میان سرگرمی های نوین و مشغولیت های الکی تلف می کنیم؛ از بیهوده چک کردن ایمیل ها و دنبال کردن دم به دم اخبار روز گرفته تا ول چرخیدن در رسانه های فراهمادی(اجتماعی) و کارهایی اینچنین. کارهاییکه بیشتر خستگی و درماندگی را به همراه دارند.

به طور مشخص در هر دم ، پروایمان یا متمرکز است، یا پرت و آشفته. نکته اینجاست که تمرکز، پروای بی چون و چرا می خواهد. به باریکی همان چیزی که اجازه می دهد کارهایمان را به انجام برسانیم ، گفت وگوهای ماناک دار داشته باشیم و زندگیمان را به پیش ببریم. این در حالی است که به گزارش نشریه تایم»، پژوهش ها نشان می دهد تمرکز نکردن» نیز به همان میزان اثرگذار و نیرومند است، اگرچه به دیسه ای(شکلی) واگردان(متفاوت) . شاید چند شگفت به نگر برسد، اما در حالی که تمرکز کردن موجب می شودکارا تر و پرکارتر ظاهر شویم، تمرکز نکردن به نوآور شدنمان کمک می کند.

به واپسین باری که اندیشه نوآورانه به ذهنتان خطور کرد ، برگردید. بسیار دور است زمانی پیشامده باشد که تنها روی یک زمینه ویژه متمرکز می بودید. براستی چه بسا این که آزگارا به وارون از بن متمرکز نبوده باشید، به مراتب بیشتر است. شاید بی خیال و سر کارپروای(فرصت) پیشه دار دوش گرف یا گام برداشتن بودید، یا سرگرم بازدید از موزه یا کتاب خواندن یا آسودن لب ساحل به همراه یکی، دو نوشیدنی. شاید هم پیشه دار مزه مزه کردن قهوه بامدادتان بودید. سپس درست همچون آذرخش اندیشه ای درخشان به ذهنتان خطور کرده است. بی شُوند(دلیل) نیست که مغزمان دمی ویژه را برای بستگی دادن اندیشه ای که در ذهنمان چرخ می خورند، بر می گزیند. زمانی که ناچار به تمرکز نیستیم و در وضعیتی بی خیال و آسوده به سر می بریم، همچون گاه های بیکاری یا تنبلی، ذهن مان پیشه دار پرسه زنی های شگفت انگیز است.

هوده های یک خوانش نشان می دهد که ۴۸ درصد زمان ها ذهنمان پیشه دار پرسه زدن در آینده است. این در حالی است که زمان حال با ۲۸ درصد و زمان گذشته با ۱۲ درصد مواقع ، سهم کمتری در این میان دارند. آن زمان مانده هم ذهنمان عموما تهی یا رهاست. درصد باریک این مواقع چندان کرامندی(اهمیتی) ندارد؛ آنچه کرامند(مهم) است، روشن کردن این نکته است که پرسه زنی و سرگردانی اندیشه هایمان به آن میزان هم که تا پیش از این می پنداشتیم تباه و بی دستاورد نیست. فارغ بالی و بی خیالی این امکان را به ما می دهد تا به سه کار پایه بپردازیم :

۱آسودن

آنگاه که حواس و پروایمان به به هیچ چیز نیست و در وضعیت آسوده خیالی به سر می بریم ، پیشه دار آسودنیم ، زمانی که خودمان را رها می کنیم ، اجازه می دهیم ذهنمان آزادانه پرسه بزند. می توان وضعیتی را که ذهنمان آگاهانه پیشه دار پرسه زنی است، تمرکز پراکنده Focus Scatter نامید. در چنین وضعیتی ناچار نیستیم پروایمان را معطوف چیزی کنیم . این حالت که تقویت کننده انرژی است ، کمک می کند آندون(بعدا) بتوانیم ژرف تر تمرکز کنیم. انجام کارهای کامبخش که نیازمند تلاش و تمرکز حواس نیست ، می تواند در تقویت انرژی ذهنی سودمند و هَنایا(موثر) باشد. برای نمونه می توانیم زمانی را به انجام سرگرمی های نوآورانه اختصاص بدهیم ، یا بدون گوش دادن به موسیقی ، دویدن را بیازماییم و یا بدون موبایل که حواسمان را پرت کند ، برای قهوه گرف مسیری را گام ن طی کنیم . افزون بر این، ثابت شده است کارهای بِکارا(معمولی) که از سر خو انجام می دهیم، نوآوریمان را حین اندیشیدن می افزایند.

۲ تدبیر و چاره اندیشی

پژوهشها نشان می دهد در همسنجی با زمانی که متمرکزیم ، هنگام حواس پرتی ۱۴ برابر بیشتر به نسبت بیشتر مواقع به آینده می اندیشیم . همچنین ، مواقعی که آسوده خاطریم و پروایمان معطوف چیز ویژه ای نیست، هفت برابر بیشتر به آماژهای(اهداف)بلندمدتمان می اندیشیم. طبیعتا پیاده کردن این آماژهای زمینه دیگری است اما تنبلی استراتژیک» (راهبردی) اجازه می دهد در وهله نخست، وایست هایمان(قصدهایمان) را مشخص و برگماشت(تعیین) کنیم و آماژمان را به یاد بیاوریم.

۳ کشف ایده ها

ذهن سرگردان ما ، هر سه وایست(مقصد) ذهنی را به هم پیوند می دهد: گذشته، کنون ، آینده . در همسنجی با وضعیت متمرکز، وضعیت عاطل و باطل با بینش نوآورانه تر همراه است. برای نمونه ، چه بسا ناگهان ایده ای را که چند هفته پیش جایی خوانده ایم، به یاد بیاوریم و آن را به چگونگی گره گشایی وضعیت کنونی مان در محل کار ربط دهیم. اوج دستیابی به ایده های خردمندانه و دور از انتظار را زمانی آروین(تجربه) می کنیم که در وضعیت نامتمرکز به سر می بریم. ظاهر امر این است که در مواقع بیکاری، کار ویژه ای انجام نمی دهیم اما به لحاظ ذهنی، به باریکی وارون آن درست است. چه بسا باید بیش از این ها تنبلی کنیم؛ خواه بنا باشد به مغزمان آسودگی بدهیم، خواه به دنبال کشف ایده های خردمندانه یا چاره اندیشی و تدبیر برای برنامه های آینده باشیم. گاهی  برای آن که گواه پیشامدهای دلخواه باشیم، بهترین راه هیچ کاری نکردن» است.برگرفته از https://t.me/RavanshenasiPT


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

به نام خالق بی همتا farrshadb دوربین خودرو damnoosh1 پاورپوینت پیام های آسمانی دانلود کتاب انقلاب اسلامی منوچهر محمدی همراه خلاصه و نمونه سوال به سپيدي ياس ، به سرخي خون ranginakman هر چی که بخوای مای فایل